نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب آینه صبوری
«علیرضا و تیم همراه با یورشی غافلگیرانه موفق به از بین منافقین حاضر در آن خانه تیمی شده و خود نیز با گلوله‌ای که به شانه‌اش شلیک می‌شود و عبور آن از کنار قلب و پاره کردن روده و معده اش، به‌دلیل شدت جراحات به درجه شهادت نایل می‌شود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات «جانباز صغری بیگم‌میرکمالی مادر شهیدان علیرضا و عبدالحسین مشاطان» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۲۹۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۲

برگی از خاطرات؛
«۲۶ دی ماه ۵۷ که شاه از ایران فرار کرد، مادر به همراه برخی از دوستان قصد داشتند در تظاهرات مردمی خیابان تجریش تهران که به خاطر فرار شاه از ایران انجام می‌شد حضور یابند که با نیرو‌های مسلح حکومت نظامی روبرو می‌شوند و بر اثر اصابت گلوله سربازی به پایش مجروح شد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات جانباز «صغری عرفانی‌نژاد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۶۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۰

«از آنجایی که هر روز شهر سرپل ذهاب مورد تهاجم هوایی جنگنده‌های عراق قرار گرفته و اماکن مختلف شهر را بمباران می‌کردند، روز‌ها با مردم به غاری در کنار کوه‌های اطراف شهر پناه می‌بردیم و شب‌ها که هوا کاملاً تاریک می‌شد برای استراحت به خانه بازمی‌گشتیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات جانباز «جانباز زهرا مختاری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۹۸۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۹

«پس از گذشت چهار دهه از آن واقعه، هنوز هم صحنه را کاملا به یاد دارم و در مقابل چشکانم رژه می‌رود. صحنه‌ای که زیر آوار مانده بودم، ولی هنوز امکان تنفس بود و به هوش بودم. در آن لحظات دائم داد و فریاد می‌زدم و از مادر کمک می‌خواستم و می‌گفتم: مادر مرا نجات بده من اینجا زیر خاک هستم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات جانباز «المیرا رستمی‌تاش» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۶۴۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۰

«مادر هراسان به زنجان رفته و با کوچه‌ای ویران شده روبرو می‌شود و تابلویی را بر روی تیر برق نصب شده می‌بیند که بر روی آن نوشته است: هر کسی با اهالی این کوچه کار دارد، تاکستان بیاید ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «شیرین زنگنه» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۶۳۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۰

برگی از خاطرات زنان جانباز؛
«صدای غرش هواپیما‌های دشمن که شنیده شد و آژیر خطر به صدا درآمد، ندا را بغل کردم و به سمت پناهگاه فرار کردم. هنوز به محل مورد نظر نرسیده بودم که بمباران هوایی شروع شد و ترکش‌هایش به اطراف خورد و همراه با آن دود، آتش و فریاد‌هایی بود که به آسمان می‌رفت ...» ادامه این روایت خواندنی از جانباز "ندا درویشی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۲۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۷

نوید شاهد - همزمان با آغاز هفته کتاب و کتابخوانی، از ۳ عنوان کتاب در حوزه ادبیات پایداری به قلم حسن شکیب‌زاده، نویسنده و روزنامه‌نگار استان در مجتمع فرهنگی ورزشی و توانبخشی ایثارگران استان قزوین رونمایی شد.
کد خبر: ۵۲۱۱۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۵

نوید شاهد - همزمان با آغاز هفته کتاب و با حضور مسئولان کشوری بنیاد شهید و امور ایثارگران و استان قزوین، از ۳ عنوان کتاب در حوزه ادبیات پایداری به قلم حسن شکیب‌زاده، نویسنده و روزنامه‌نگار استان، رونمایی شد.
کد خبر: ۵۲۱۱۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۴

یادداشتی از یک نویسنده ادبیات پایداری؛
نوید شاهد - همزمان با روز کتاب و به بهانه رونمایی از کتاب «آینه صبوری»، جدیدترین اثر حسن شکیب‌زاده در حوزه ادبیات پایداری، یادداشت این نویسنده با عنوان «صبوران آینه صبوری!» منتشر شد.
کد خبر: ۵۲۱۰۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۴